استارت آپ همیشگی نیست!

استارت آپ همیشگی نیست!
4.9
(9)

واژه استارت آپ در لغت به معنای نوپا است. یک شرکت نوپا شرکتی است که معمولاً در حوزه‌های نوآورانه و بر بستر فناوری اطلاعات (IT) راه‌اندازی شده و کار خود را در مقیاس کوچک آغاز می‌کند. پس چند کلید واژه در این تعریف به چشم می‌خورد.

  • نوپا،
  • نوآورانه،
  • بر بستر فناوری اطلاعات،
  • مقیاس کوچک فعالیت

لذا ویژگی‌های نوپا بودن تا ابد در مقیاس کوچک باقی نخواهد ماند و با رشد کسب‌و‌کار و پیدا شدن مخاطب هدف، از نوپا بودن فاصله گرفته و صرفاً ویژگی دانش بنیان یا خلاق و نوآور بودن برای آن‌ها باقی خواهد ماند.

متأسفانه برخی از بنیان‌گذاران این شرکت‌ها که مدیریت شرکت‌ها را نیز بر عهده دارند، حتی بعد از وسعت پیدا کردن کسب‌و‌کارشان، بر نوپا بودن خود پافشاری می‌کنند و مدیریت شرکت را همچون روزهای ابتدایی پیش می‌برند.

این نحوه مدیریت می‌تواند به شدت برایشان گران تمام شود. البته این رفتار نشأت گرفته از عدم شناخت کافی و مناسب از انواع کسب‌و‌کارها و نحوه مدیریت آن‌هاست. لذا در وهله اول باید به دقت تعریف استارت آپ و تفاوت آن را با کسب‌و‌کارهای کوچک و متوسط (SME)، و نهایتاً کسب‌و‌کارهای بزرگ بررسی کنیم.

بیائید تعریف استارت آپ را مطابق استیو بلانک (Steve Blank)، افسانه سیلیکون وَلِی (Silicon Valley) بررسی کنیم.

استیو بلانک: کارآفرین سریالی در سیلیکون ولی و مدرس دانشگاه است. استیو بلانک به خاطر ارائه مفهوم توسعه مشتری شهرت دارد. این مفهوم نقش مهمی در ایجاد حرکت استارت آپ ناب داشته است. بلانک همچنین بیش از سی سال است که در حوزه صنایع با فناوری بالا فعالیت داشته است. او در پایه‌گذاری 8 استارت آپ نقش داشته یا در آنها کار کرده است.

منبع: سایت ویکی پدیا

 

سیلیکون ‌ولی: به معنی درهٔ سیلیکون نام رایج و غیررسمی منطقه‌ای در حدود ۷۰ کیلومتری جنوب شرقی سانفرانسیسکو در حومهٔ سانتا کلارا، کالیفرنیا، ایالات متحده آمریکا است. شهرت این منطقه به دلیل قرار داشتن بسیاری از شرکت‌های مطرح انفورماتیک جهان در این منطقه ‌است. نام این منطقه ابتدا برگرفته از تعداد زیاد شرکت‌های تولید کنندهٔ تراشه‌های سیلیسیمی در این منطقه بود که بعدها به نمادی از وجود کمپانی‌های زیاد فعال در زمینه فناوری‌های پیشرفته در این منطقه تبدیل شد. از جمله شرکت‌های بزرگ واقع در این منطقه می‌توان به اپل، مایکروسافت، فیسبوک، یوتیوب، لینکدین، توئیتر، و … اشاره نمود.

منبع: سایت ویکی پدیا

 

تعریف استارت آپ

سال‌ها سرمایه گذاران استارت آپ‌ها همچون کسب و کارهای کوچک رفتار می‌کردند. این یک مشکل واقعی بود. چرا که یک تفاوت بزرگ مفهومی و سازمانی بین یک استارت آپ، کسب و کار کوچک و شرکت بزرگ وجود دارد.

با توجه به تعریف استاد استارت آپ استیو بلانک، یک استارت آپ سازمان موقتی است که برای جستجوی یک مدل کسب‌وکار قابل تکرار و مقیاس‌پذیر طراحی شده است، در حالی که یک کسب‌وکار کوچک طبق مدل کسب‌وکار(BM) ثابت راه‌اندازی می‌شود.

برای بنیان‌گذار یک استارت آپ این مفهوم به معنی دنبال کردن سه کارکرد اصلی زیر است:

  • ارائه بینشی از یک محصول با مجموعه‌ای از مشخصات
  • ایجاد مجموعه‌ای از سناریوهای مدل کسب‌وکار در مورد مشتریان، توزیع و تأمین مالی شرکت
  • درک اینکه آیا مدل رفتار مشتری، درست مشابه مدل پیش بینی شده شما است

 

شش نوع استارت آپ از نظر استیو بلانک

1. استارت آپ سبک زندگی: افراد خود اشتغال

کارآفرینان این حوزه با وجود اینکه برای هیچکس جز خودشان کار نمی‌کنند، زندگی مطلوب خود را می‌گذرانند. اغلب این متخصصان در سیلیکون ‌ولی برنامه‌نویسان و طراحان وب سایت فریلنس (Freelance) هستند که با شوق و عشق زیادی کار می‌کنند.

فریلنس: به متخصصانی که به صورت پروژه‌ای و مستقل کار می‌کنند فریلنس می‌گویند. معمولاً این افراد در استخدام هیچ شرکتی نیستند و اصطلاحاً برای خوشان کار می‌کنند.

 

2. استارت آپ کسب‌وکارهای کوچک: تغذیه خانواده

کسب‌وکارهای کوچک فروشگاه‌های مواد غذایی، آرایشگاه‌ها، نانوایی‌ها، آژانس‌های مسافرتی، نجاری، الکترونیکی و … هستند. این کارآفرینان کسب‌وکارهای خود را در حوزه تغذیه خانواده راه‌اندازی کرده‌اند. کارآفرینی کسب‌وکارهای کوچک برای مقیاس‌پذیری طراحی نشده است.

 

3. استارت آپ‌های مقیاس پذیر: تولد برای بزرگ شدن

گوگل، آبر، فیسبوک، توئیتر آخرین نمونه استارت آپ‌های مقیاس‌پذیری هستند که از همان ابتدا بنیان‌گذاران آن‌ها معتقد بودند که جهان را تغییر خواهند داد. چنین استارت آپ‌هایی بهترین و درخشان‌ترین افراد را استخدام می‌کنند. آن‌ها همواره به دنبال یک مدل کسب‌وکار قابل تکرار و مقیاس‌پذیر هستند. وقتی آن را پیدا کردند، پیدا کردن سرمایه‌گذاران ریسک‌پذیر بیشتر را برای رونق کسب‌وکارشان آغاز می‌کنند. اغلب گرو‌های استارت آپ  مقیاس‌پذیر در خوشه‌های نوآوری (سیلیکون ولی، شانگهای، نیویورک، بوستون، و …) با یکدیگر گروه تشکیل می‌دهند.

خوشه‌های نوآوری: به مجموعه‌ای از شرکت‌های به هم وابسته گفته می‌شود که محصولات یا خدمات مشابهی را تولید می‌کنند. این شرکت‌ها با توجه به اهداف مشترکی که دارند با یک دیگر گروه‌های استارت آپ تشکیل می‌دهند تا مکمل یکدیگر باشند.

 

4. استارت آپ های قابل خرید: تولد برای فروش به شرکت‌های بزرگ

طی سال‌های گذشته، استارت آپ‌هایی که راه حل‌های برنامه وب و موبایل ارائه می‌کنند، به شرکت‌های بزرگتری فروخته می‌شوند. این رویکرد بیشتر و محبوب‌تر شده است. هدف این استارت آپ‌ها ساختن یک شرکت میلیارد دلاری نیست، بلکه فروش آن به یک شرکت بزرگتر برای بدست آوردن پول نقد بسیار خوب است.

 

5. استارت آپ‌های شرکت بزرگ: نوآور باشید یا بمیرید

شرکت‌های بزرگ دارای طول عمر محدودی هستند. تغییر در اولویت مشتریان، فناوری‌های جدید، مسائل قانونی، و رقبای جدید فشارهایی را ایجاد می‌کنند که شرکت‌های بزرگ را به تولید محصولات جدید برای مشتریان جدید در بازارهای جدید وادار می‌کنند. (به عنوان مثال گوگل و آندروید)

 

6. استارت آپ اجتماعی: مأموریت – تفاوت

این استارت آپ‌ها شرکت‌های باانگیزه‌ای هستند و برای تأثیرگذار بودن تلاش می‌کنند. با این حال، بر خلاف استارت آپ‌های مقیاس‌پذیر، مأموریت آن‌ها این است که جهان را به مکانی بهتر تبدیل کنند، نه به خاطر ثروت بلکه برای یک ایده.

این استارتاپ‌های با انگیزه روی یک ایده متمرکز می‌شوند و برای یافتن راه موفقیت (غلبه بر موانع حتی غیرممکن) و صعود، راه‌های بیشماری را امتحان می‌کنند.

اما در واقع، این حرکت دیوانه‌وار در جایی و به نوعی به پایان خواهد رسید. اما سؤال این است که چه موقع؟ این نقطه عطف کجاست؟ آیا زمانی است که به شکل سایر شرکت‌ها در می‌آید و وضعیت “استارت آپ” خود را از دست می‌دهد؟

آدام دی آگِلی (Adam D’ Augelli)، یکی از همکاران شرکت سرمایه‌گذاری ریسک‌پذیر واقع در سانفرانسیسکو می‌گوید که یک شرکت تا زمانی که محصول یا بازار مناسب را پیدا نکرده و مقیاس‌پذیری خود را آغاز نکرده باشد، یک استارت آپ محسوب می‌شود.

با وجود اینکه درک آن دشوار است، اما نشانه‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد استارت آپ شما دیگر یک استارت آپ نیست و در ادامه به برخی از این نشانه‌ها خواهیم پرداخت.

 

شما استارت آپ‌های دیگر را خریداری می‌کنید

روزی روزگاری، آبر و پینترسِت هر دو شش ساله، استارت آپ بودند. امروز، آن‌ها استارت آپ‌های دیگر را همچون یک اژدها می‌خورند. آن‌ها این گروه‌های جزئی را به غول‌های در حال تحول خود اضافه می‌کنند. لذا اگر استارت آپ شما آنقدر تثبیت شده است، که می‌توانید سایر استارت آپ‌ها را نیز خریداری کنید، به احتمال زیاد شما یک استارت آپ  را راه‌اندازی نمی‌کنید.

 

زمانی که شما یک سرمایه‌گذار می‌شوید

با رسیدن به نقطه‌ای در کسب‌وکار خود، جایی که از شما درخواست می‌شود تا در شرکت‌های دیگر سرمایه‌گذاری کنید، می‌توانید مطمئن شوید که از مرحله استارت آپ خارج شده‌اید.

 

مرحله “ریسک زیاد” را پشت سر گذاشته‌اید

ریسک‌پذیری یک بخش اساسی توسعه کارآفرینی است. با این حال، این یک بازی سخت است که کارآفرینان در مرحله بالغ تری از توسعه خود نقش آفرینی می‌کنند. اگر در جستجوی سرمایه‌گذاری‌های بزرگ نیستید و دیگر سرمایه شخصی خود را برای زنده ماندن قربانی نمی‌کنید، احتمالاً وضعیت استارت آپ را پشت سر گذاشته‌اید.

 

قانون 50-100-500

معیارهایی مانند تعداد کارکنان، تعداد دورهای بودجه، درآمد و … وجود دارد، اما الکس ویلهلم (Alex Wilhelm) نویسنده کتاب کرانچ تکنیکی، قانون 50-100-500 خود را تعیین می‌کند. طبق قاعده وی، اگر شرکتی با هر یک از این معیارها متناسب باشد یا از آن فراتر رود، دیگر یک استارت آپ نیست. این معیارها به شرح زیر است:

  • 50 میلیون دلار نرخ شکل گیری درآمد (Revenue Run Rate)
  • 100 نفر یا بیشتر کارمند
  • ارزش بیش از 500 میلیون دلار

 

برندتان حرفی برای گفتن دارد

اگر برندهایی که قبلاً با آن‌ها کار کرده‌اید دیگر به اندازه شرکت شما مهم نیستند و اگر نیازی به فروش اطلاعات مربوط به افرادی که با آن‌ها کار کرده‌اید ندارید، در عوض، برندهای معروف نام شما را می‌شناسند و می‌خواهند با شما شریک شوند، پس شما برندی ساخته‌اید که حرفی برای گفتن دارد.

 

شما بیش از 30 کارمند دارید

اگر زمان‌هایی که شما و اولین همکارانتان در یک گاراژ با هم کار کرده‌اید، و تعداد کارکنان‌تان از آن زمان تاکنون دو یا حتی سه برابر شده، احتمالاً در مرحله‌ای قرار دارید که شرکت شما دیگر نمی‌تواند استارت آپ  باشد.

 

استارت آپ چگونه ایجاد می‌شود؟

به احتمال زیاد یک استارت آپ و یک کسب و کار کوچک از یک ایده صِرف شروع می‌شود و با پول شخصی بنیان‌گذار، دوستان، خانواده و یا وام بانکی ایجاد می‌شود. سپس، یک استارت آپ موفق از طریق سرمایه‌گذاران فرشته، سرمایه‌گذاران ریسک‌پذیر تأمین مالی می کنند. با هر بار تأمین مالی، یک سرمایه‌گذار بخشی از شرکت را دریافت می‌کند و به مالک استارت آپ  تبدیل می‌شود.

 

کار را شروع کنید

در گام اول، شما برنده شدید و بودجه خود را پیدا کردید. لذا اکنون باید کارتان را به طور واقعی شروع کنید. مراحلی وجود دارد تا توپ را به حرکت درآورید و بازی واقعی را شروع کنید.

مانند هر شرکتی که تازه شکل گرفته است، شما باید در بازار تحقیق کنید و ببینید که آیا واقعاً کارهایی که انجام می‌دهید مورد نیاز افراد هست یا خیر.

نکته دیگری که می‌تواند به شما کمک کند طراحی یک محصول مینیمال و حداقلی (نسبت به محصول نهایی که در ذهن داشته‌اید) است. فقط مطمئن شوید که قسمت‌های اصلی آن را حفظ کرده‌اید.

 

مرحله تبلیغات

به عنوان یک استارت آپ، احتمالاً بودجه کافی ندارید. با این حال، هنوز هم باید خودتان را رشد دهید و محصول‌تان را به بازار عرضه کنید و همانطور که همه ما می‌دانیم، برای بازاریابی نیز به سرمایه‌گذاری نیاز دارید.

ابزارهای مختلف زیادی برای استارت آپ‌ها وجود دارد که می‌توانید از آن‌ها برای رشد استفاده کنید، اما برخی از آن‌ها می‌توانند هزینه بالایی داشته باشند. با این حال، خوشبختانه، روش‌های بسیاری وجود دارد که می‌توانید بدون هزینه‌های اضافی مشاغل خود را ارتقاء داده یا حداقل آن‌ها را به حداقل برسانید.

به عنوان مثال شما باید به سئو (بهینه سازی سایت برای موتورهای جستجو) توجه کنید. سئو را نمی‌توان در دنیای Google نادیده گرفت. در این رابطه مطالعه کنید. سئو برای کمپین‌های بازاریابی شما بسیار مهم است.

نکته مهم دیگری که باید روی آن تمرکز کنید کمپین‌های بازاریابی از طریق ایمیل است که، از آن به عنوان “استاندارد طلایی بازاریابی” یاد می‌شود. اخبار بروز رسانی محصول، قیمت‌گذاری ویژه، تخفیفات، و اخبار شرکت باید برای مشتریان‌تان ارسال شود.

  • ایمیل‌های خود را کوتاه نگه دارید و از ارسال ایمیل‌های آزار دهنده خودداری کنید،
  • درباره موضوع ایمیل خود درست فکر کنید،
  • برای جلوگیری از حذف ایمیل‌هایتان توسط خوانندگان، موضوع ایمیل باید جذاب باشد.

استیو جابز زمانی گفته بود که او عاشق معماری استارت آپ است و می‌خواهد اپل به بزرگترین استارت آپ جهان تبدیل شود. مطمئناً، اپل دیگر یک استارت آپ نیست. اما آنچه استیو جابز در مورد آن صحبت می کرد، قیمت جهانی این شرکت نبود، بلکه او در مورد این “طرز فکر استارت آپ” صحبت می کرد.

هرگز استارت آپ بودن خود را متوقف نکنید. مطمئناً غیرممکن است که شرکت شما بتواند همان مسیر را در زمانی که شرکت بالغی است ادامه دهد، اما داشتن اشتیاق و انگیزه از همان ابتدا بسیار مهم است.

 

کلام آخر

وضعیت استارت آپ همیشگی نیست. بعد از خروج از این وضعیت، باید استراتژی مدیریتی خود را تغییر دهید.

ترجمه‌ای آزاد از مقاله: Everything About Startups

منبع مقاله: سایت Renderforest

 

 

چه مقدار این مطلب برایتان مفید بود؟

برای رأی دادن همه ستاره‌ها رو رنگی کنید (:

میانگین آرا: 4.9 / 5. تعداد آرا: 9

شما هنوز رأی نداده‌اید!

این مقالات را هم بخوانید!

2 thoughts on “استارت آپ همیشگی نیست!

  1. آیدا نوری میگوید:

    استاد خیلی خوبه و دید خوبی برای افرادی که میخوان درباره این موضوع اطلاعات کسب کنن ایجاد میکنه .خسته نباشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

عضویت | ورود
شماره موبایل خود را با صفر وارد کنید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد