مسیری که یک حسابدار میتواند طی کند تا در سلسله مراتب شغلی حسابداری به نقطه مدیریت کردن و مشاوره دادن برسد در چهار پله به شرح زیر خلاصه میشود:
- پله اول – حسابدار،
- پله دوم – رئیس حسابداری،
- پله سوم – مدیر مالی،
- پله چهارم – معاون مالی و اداری
برای گام برداشتن روی پلکان پیشرفت حسابداری، میبایست قبل از تصمیمگیری و حرکت به سمت موفقیت، به 5 اصل کلیدی توجه داشته باشیم.
5 اصل کلیدی قبل از حرکت
این 5 اصل، که با تکیه بر مطالعات و تجربیات نویسنده ارائه شده، به شرح زیر است:
- اصل اول – روحیه قوی،
- اصل دوم – حرف شنوی صادقانه،
- اصل سوم – گامهای کوچک،
- اصل چهارم – سرمایهگذاری برای دارایی فکری،
- اصل پنجم – روحیه جستجوگری
در ادامه به تشریح این 5 اصل میپردازیم.
اصل اول – روحیه قوی
قوی بودن از نظر روحی و تسلط بر خود، در رشته حسابداری بسیار ضروری است. اگر به خودمان مسلط نباشیم، تنشهای روزانه این حرفه ما را از ادامه پیشرفت باز می دارد. باید در مواجه با مشکلات ناشی از کار و عدم آگاهی، بدون هیچگونه نگرانی به دنبال راه حل باشیم. نگرانی و اضطراب مشکلی را حل نمیکند. فقط کافیست از افراد با تجربه سوال کنیم تا ما را راهنمایی کنند. به همین راحتی میتوان مشکلات را حل کرد. پس به جای نگرانی، به دنبال کسی باشیم که به عنوان یک راهنما، پاسخ درستی برای سوالات ما داشته باشد.
اصل دوم – حرف شنوی صادقانه
در راهنمایی گرفتن از افراد با تجربه گوش شنوا داشته باشیم. منظور از گوش شنوا این است که، در محضر کسی که دانش و تجربه بیشتری از ما دارد، نهایت حرف شنوی صادقانه (و نه سیاست مدارانه) را داشته باشیم. در غیر اینصورت ممکن است که، دیر یا زود کمک صادقانهای را دریافت نکنیم.
اصل سوم – گامهای کوچک
گامهای کوچک اما مستمر برداریم. در حالت معمول و عادی، ره صد ساله را نمیتوان یک شبه طی کرد. به این اصل اعتقاد داشته باشیم. چرا که همین اصل ما را به موفقیت میرساند. ما در اجرای این اصل باید، کارهای کوچکی را با صبوری و پشتکار برداریم. ممکن است خسته شویم اما به هیچ وجه نباید متوقف شویم. چرا که ما لایق بهترینها هستیم و این را بدست خواهیم آورد. خستگی از انجام کارهای سخت و دیر نتیجه گرفتن برای افراد موفق، یک خاطره است. چرا که اغلب این افراد، آن را تجربه کردهاند. پس ما هم به عنوان یک فرد موفق این مسیر را در پیش روی خود در نظر میگیریم.
اصل چهارم – سرمایهگذاری برای دارایی فکری
روی خودمان سرمایه گذاری کنیم. از پول خرج کردن و وقت گذاشتن برای یادگیریِ چیزهایی که نمیدانیم، فرار نکنیم. چرا که این فرار، ما را از هدفمان دور میکند. تنها به پولی که خرج می کنیم فکر نکنیم. منافع و معلوماتی که بدست آوردهایم را نیز در نظر بگیریم. اینکه در یادگیری حسابداری از دانشگاه اقدام نکردهایم، و شاید دورههای گران قیمتی را گذراندهایم دلیل نمیشود که سریع به نتیجه برسیم. یکی از مهمترین چیزهایی که باید به آن فکر کنیم، وزن معلوماتی است که بدست میآوریم.
پولی که برای این معلومات خرج میکنیم، قطعاً هزینه نیست. این خرج به دلیل داشتن منافع آتی، برای ما یک دارایی محسوب میشود که، توان کسب درآمدهای آتی را برای ما محقق میکند. تا زمانی که به درآمد نرسیدهایم، در حال سرمایهگذاری در داراییهای نامشهود (معلوماتمان) هستیم.
به محض اینکه از این منافع در راستای کسب درآمدمان استفاده کنیم، حسابداری این اجازه را به ما میدهد که طبق اصل تطابق، قسمتی از منافع مصرف شده را با یک مبنای منطقی، به صورت سیستماتیک (منظم) با درآمدهای خود مقابله دهیم و به محاسبه سود (زیان) بپردازیم. اما فعلاً نباید به محاسبه سود فکر کنیم و صرفاً باید برای کسب درآمد و سودآوری، با سرمایهگذاری بر داراییهای مورد نیاز بستر آن را فراهم کنیم.
برخی افراد فکر میکنند که با کار کردن در دنیای عمل میتوانند قلههای مرتفع موفقیت را پشت سر بگذارند. اما نمیدانند که این تنها یک رویاست! دانش حرفهای در کنار تجربه کافی و مناسب است که، صلاحیت حرفهای ما را محقق میکند و به دنبال آن امکان طی کردن پلکان پیشرفت ما فراهم میشود.
اولین و مهمترین کاری که باید با حساسیت بالایی به آن بپردازیم، استفاده بهینه از زمان است. قسمت عمده زمان یک حسابدار باید در راستای یادگیری و به روز نگهداشتن اطلاعاتاش صرف شود. چرا که اگر در این رشته وارد شدهایم، لازم است بدانیم که به روز بودن لازمه عدم وقوع اشتباهات کاری ماست. تفریح و سرگرمی برای روحیه لازم است اما اگر حاضر نباشیم قدری از آن را برای آیندهمان فدا کنیم، دستیابی به هدفمان به تعویق خواهد افتاد.
ارزشمندترین تجربه شخصی من
دومین کاری که باید روی آن متمرکز شویم مطالعه کتابهای مناسب (از نظر اصالت مباحث تئوری و عملی) است. همواره به دنبال خریدن و مطالعه کتابهای با ارزش باشیم. حتی اگر موضوعی را تجربه نکردهایم، در مطالعات خود مباحث را برای خودمان مجسم کنیم. اگر این عمل را تکرار کنیم ذهنمان در حل مسائل جدیدی که تجربه نکردهایم به سرعت تحلیل را شروع میکند، و سعی خواهد کرد بهترین راه حل را برای آن پیدا کند.
این پیشنهاد را به عنوان یک مهارت دنبال کنید. این موضوع را من به شخصه، آنقدر تکرار کردهام که پاسخ سوالات پیچیده و جدید نیز برایم راحت شده است. حتی اگر آن را تجربه نکرده باشم، این مهارت همواره کمک شایانی به من کرده است.
اگر در این راه با مشکل برخورد کردید یا فکر کردید که زمان یادگیری شما بیش از حد طولانی شده است، با توجه به بودجهای که برای پیشرفت خود در دست دارید، میتوانید از کلاسهای حضوری، آنلاین، و ویدیوهای آموزشی با اصالت کمک بگیرید.
اما یادمان باشد که کنار گذاشتن مطالعه، ذهن ما را تنبل می کند. پس مطالعه را مثل ورزش ذهن در نظر بگیریم و از تکرار مباحث و مرور چند باره آن تعجب و فرار نکنیم. این موضوع را بپذیریم که فراموش کردن، بخشی از طبیعت حافظه انسان است. تنها با تکرار و استفاده مستمر است که، یک موضوع ملکه ذهن می شود. ممکن است تکرار مطالعه ما را خسته کند. ایرادی ندارد. چیزی که اهمیت دارد ممارست و ادامه دادن است. تفاوت ما و یک حسابدار حرفهای در درک مطلب یک کتاب، این است که، حسابدار حرفهای در اثر تکرار و مرور چند باره مطالب، تسلط بیشتری پیدا کرده است.
نه جادویی در کار است، و نه داروی خاصی!
سعی نکنیم همه چیز را خودمان تجربه کنیم. عمر ما محدود است. از تجربیات و کمک دیگران، به عنوان یک اهرم برای رشد خود استفاده کنیم.
تا به حال فکر کردهاید که مطالعه تاریخ چه فایدهای دارد؟ مطالعه تاریخ به ما کمک میکند که، اشتباهات گذشتگان را تکرار نکنیم، و از نحوه دستیابی به موفقیتهای آنها بهره بگیریم. نکاتی را که در این مقاله صحبت میکنیم به شخصه تجربه کردهام. پیشنهاد میکنم از آنها استفاده کنید. وقتی در حال نوشتن این مقاله بودم، در جستجوی اینترنتی خود، جملهای از توماس ادیسون توجهام را جلب کرد، که به نظرم مرتبط با بحث ماست.
من از جایی شروع میکنم که آخرین نفر از آنجا خارج شد.
توماس ادیسون (منبع: سایت نمناک)
اصل پنجم – روحیه جستجوگری
به شما به عنوان یک مخاطب خاص، که برای موفقیتهای آتی خود برنامه دارید، میگویم؛ تا ابد نمیتوانیم به دیگران متکی باشیم. بعد از اینکه، به دانش و تجربه مناسبی دست پیدا کردیم، باید با روحیه استقلال و جستجوگری خود را تقویت کنیم، و راه خود را ادامه دهیم، و هر جا ضرورت ایجاب کرد، از راهنمایی افراد با تجربه و یا آموزشهای جدید بهره بگیریم. این اصل به ما میگوید که، بعد از کسب یک بستر ذهنی مناسب (از اطلاعات و تجربههای کافی و مناسب) تا حد امکان سعی کنیم روی پای خودمان بایستیم، و هر جا لازم شد از کمک دیگران، و سرمایهگذاریهای جدید روی خودمان بهره ببریم.
این اصل را در آخر اشاره کردم. چرا که روحیه استقلال طلبی و جستجوگری، در ابتدای راه میتواند به دلیل عدم دانش و تجربه کافی به ما و کسانی که خدمات ما را دریافت میکنند، آسیبهای جبران ناپذیری را وارد کند.
حال که با این 5 اصل کلیدی آشنا شدیم، در ادامه قصد داریم به مهارتهایی که برای طی کردن پلکان پیشرفت حسابداری لازم است، بپردازیم. پس ادامه مقاله را دنبال کنید، تا با نقشه راه موفقیت آشنا شویم.
پله اول – حسابدار
یک حسابدار باید چه دانش و مهارتهایی را داشته باشد، تا بتواند برای پله بعدی گام بردارد؟ حداقل مهارتهای یک حسابدار شامل موارد زیر است:
- حسابداری مالی در واحدهای خدماتی و بازرگانی شامل نکات اجرایی و چگونگی ثبتهای حسابداری موجودی نقد، مطالبات، موجودی کالا، داراییهای ثابت، بدهیها، و حسابداری حقوق مالکانه در شرکتهای تضامنی، با مسئولیت محدود، و سهامی
- حسابداری حقوق و دستمزد شامل قوانین حاکم، محاسبات، نحوه ارسال لیست بیمه و مالیات حقوق
- حسابداری مالیات بر ارزش افزوده شامل قانون مالیات بر ارزش افزوده، نحوه گزارشگیری و توانایی مغایرتگیری اطلاعات، نحوه ارسال اظهارنامه VAT و …
- خرید و فروش فصلی شامل نحوه گزارشگیری و توانایی مغایرتگیری، و نحوه ارسال گزارش خرید و فروش فصلی
- تسلط بر نرمافزار قدرتمند اکسل شامل مباحث متنوعی است!
- آشنایی با نحوه تهیه صورتهای مالی شامل آشنایی با هدف هر یک از صورتهای مالی، نحوه تهیه صورتهای مالی و یادداشتهای همراه در اکسل
- آشنایی با اظهارنامه مالیاتی شامل آشنایی با اهم مواد قانونی، و نحوه تکمیل جداول اظهارنامه مالیاتی
پله دوم – رئیس حسابداری
بعد از اینکه مهارتهای یک حسابدار را کسب کردیم، بسته به نوع شرکتی که در آن کار میکنیم و نوع سرپرست ما، ممکن است لازم باشد، بین 2 تا 5 سال با کیفیت مناسبی از یادگیری، در سمت حسابدار باقی بمانیم تا تجربیات خوبی را بدست بیاوریم. اگر شرایطی که ذکر شد، مناسب باشد میتوانیم در سال سوم برای سمت رئیس حسابداری، خودمان را آماده کنیم. من به شخصه افرادی را میشناسم که سرعت پیشرفتشان به حدی بالاست که میتوانند زودتر از 3 سال نیز خود را به این سطح برسانند. اما باید یک موضوع دیگر را در نظر بگیریم. آن هم میزان اعتماد جامعه حرفهای حسابداری به ماست. به هر حال اگر در مصاحبههای شغلی جدید، خود را رئیس حسابداری با سابقه کار 3 سال معرفی کنیم، ممکن است با واکنشهای متفاوتی مواجه شویم.
اما تعجب نکنید. چرا که، اولاً ممکن است مصاحبه کنندگان، افرادی که صرفاً ادعا پوشالی میکنند را زیاد دیده باشند، و به همین دلیل دیرتر به ما و مهارتهایمان اعتماد کنند. و ثانیاً شناخت نیاز به زمان دارد. به عنوان مثال: ممکن است در شرکت جدید مجبور شویم مدتی را به انجام مسئولیتهای یک حسابدار مشغول باشیم. اما بعد از اینکه تواناییهای ما سنجیده شد، به سطح بالاتر منتقل شویم.
در تجربیات شخصی خود دیدهام که، برخی افراد حرف از تسلط بر یک مبحث را زدهاند، اما تنها با یک سوال تسلط شان رنگ باخته است. این را در نظر داشته باشیم که، زمانی باید حرف از تسلط بزنیم که، واقعاً به تمام ریزهکاریهای یک موضوع اشراف داشته باشیم. در غیر این صورت پیشنهاد میکنم اگر 100% نیستیم، از عبارت آشنایی یا تجربه مناسب، در رزومه نویسی و مصاحبه استفاده کنیم.
خب حال میرویم به سراغ دانشها و مهارتهای یک رئیس حسابداری. این مهارتها به شرح زیر است:
- توانایی درک الزامات استانداردهای حسابداری ایران
- توانایی درک الزامات قانون مالیاتهای مستقیم
- توانایی درک الزامات قانون مالیات بر ارزش افزوده
- توانایی درک الزامات قانون وزارت کار و تأمین اجتماعی
- تسلط بر تهیه اظهارنامه مالیاتی
- توانایی دفاع از اظهارنامه مالیاتی نزد ممیزان مالیاتی
- تسلط بر تهیه صورتهای مالی
- داشتن تجربه کافی در پاسخگویی به نیاز و سوالات حسابرسان مستقل، در حسابرسی صورتهای مالی
کسب برخی از مهارتهای فوق، نیازمند گذراندن دورههای آموزشی حرفهای و با اصالت است. اما توجه کنید که، در عبارتهای فوق از واژههای توانایی یا تسلط استفاده شده است. چرا که در ابتدای شروع کار در این سمت ممکن است، به همه ریزهکاری های مهارتهای ذکر شده تسلط نداشته باشیم اما، توانایی درک و تشخیص درست از غلط را داشته باشیم. به هر حال اگر باز هم سطح درک ما کافی نباشد از 5 اصل کلیدی ابتدای مقاله کمک میگیریم.
پله سوم – مدیر مالی
یک رئیس حسابداری با داشتن 7 تا 10 سال سابقه کار با کیفیت و مناسب (از ابتدای شروع کار حسابداری) میتواند خود را برای سمت مدیریت مالی آماده کند. مهارتهای یک مدیر مالی به شرح زیر است:
- توانایی سیستم سازی حسابداری: این توانایی خود مبحث گستردهای است.
- مجهز بودن به ابزارهای مدیریت مالی شامل:
- تسلط بر تجزیه و تحلیل اقتصاد کشور و صنعت با کمک اقتصاد کلان
- تسلط بر تجزیه و تحلیل شرکت با کمک صورتهای مالی
- توانایی مدیریت تأمین مالی
- توانایی مدیریت سرمایهگذاری
- توانایی مدیریت جریانهای نقد
کسب تواناییهای فوق، نیازمند مطالعه و گذراندن دورههای آموزشی حرفهای و با اصالت است.
پله سوم – معاون مالی و اداری
بعد از حداقل 15 سال تجربه کار با کیفیت و مناسب میتوان در این سمت، مسئولیت پذیرفت. البته تمام این اعداد تقریبی و نسبی هستند. ممکن است یک شخص در شرایط خوبی باشد، و رشد سریع تری را تجربه کند (و بلعکس). این سمت، ساختار اداری را نیز تحت مدیریت خود قرار میدهد و از مدیریت مالی صِرف فاصله میگیرد. معمولاً در چنین شرایطی ما در چارت سازمانی، به عنوان معاون مدیر عامل در زمینه مدیریت مالی و اداری شرکت قرار میگیریم. با این حال ممکن است نوع سازمان و سلسله مراتب آن کمی تفاوت در رتبه بندی را داشته باشد. هر چند برخی از مدیران مالی به حسب تجربه تواناییهای مدیریت اداری را کسب میکنند اما ممکن است برخی افراد ترجیح دهند دورههای حرفهای در این زمینه پشت سر بگذارند. از دورههایی که بدین منظور میتوان برای ارتقای توان مدیریتی پشت سر گذاشت، میتوان به مدیریت کسب و کار (MBA) با گرایشهای مختلف، یا مدیریت اجرایی کسب و کار (EMBA)، یا دکتری کسب و کار (DBA) اشاره نمود. بدیهی است که گذراندن این دورهها باید با اخذ مشاوره قبل از ثبت نام از طریق دانشگاهها یا مراکز آموزشی حرفهای صورت گیرد.
نقش حسابیست در پلکان پیشرفت شما
بسیار مفتخرم که به عنوان مالک و مدیر سایت حسابیست تمام تجربیات و مهارتهای خود را از طریق سایت حسابیست با علاقهمندان به اشتراک بگذارم. لذا هدف و اشتیاق از شما، آموزش از ما. قطعاً محتوای آموزشی سایت حسابیست میتواند شما را در 3 پله اول پیشرفتتان کمک شایانی نماید. فقط کافیست که بخواهید.
نتیجهگیری
** برای موفقیت اول، هدف داشته باشید، و بعد هدفتان را با اشتیاق دنبال کنید. **
شما میتوانید سوالات و نظرات خود را در مورد این مقاله،
زیر همین صفحه، مطرح کنید.
منبع: حسابیست
به قلم: امین رضا زارع
منتظر مقالات بعدی حسابیست باشید.
چه مقدار این مطلب برایتان مفید بود؟
برای رأی دادن همه ستارهها رو رنگی کنید (:
میانگین آرا: 5 / 5. تعداد آرا: 14
شما هنوز رأی ندادهاید!
14 thoughts on “پلکان پیشرفت یک حسابدار”
سلام استاد خیلی ممنون که این مقاله رو نوشتین ، خوبه که بدونیم مسیری که قراره طی بشه به چه صورت و نیازمند چه مهارتها و دانش هایی است . و اینکه یک مشاوره عالی رو همراه با قوت قلب ارائه دادین .
خداقوت
سلام و وقت بخیر
خدا رو شکر که راضی هستین
امیدوارم که این مقاله، به شما و همه کسانی که به دنبال پیشرفت در حسابداری و آینده شغلی شون هستن کمک کنه.
هر سوالی که در زمینه پیشرفت هاتون داشتین بپرسین.
قطعا تجربیات اندکم رو در پاسخ به سوالات در اختیار خواهم گذاشت.
موفق باشید.
اگه بشه استاد درمورد نحوی مصاحبه استخدامی وچطوری عبور خوب وباارزش داشته باشیم در استخدامی ها مطالبی بزارید ممنون میشم. وکتاب های که مناسب وجالب هستن برای افزایش سطح دانش حسابداری معرفی کنید
با سلام
ان شا ا… در مورد سوالات استخدامی مطلب خواهم گذاشت
موفق باشید
باسلام با گذشت حدود یک ماه من از مطالعه این مقاله.دوباره شروع به خوندن بادقت بیشتر این مقاله کردم .چون خیلی انگیزه مو ازدست دادم به دلیل اینکه آموزشم طولانی شده وهیچ نگاه مثبتی درمورد حسابداری نداشتم.وناخواسته دوباره چشمم بهاین مقاله افتاد وخوندم.وتمامی حرفهای شما که درسرکلاس مگید دوباره برام تداعی شد درذهنم.وانگاریک باردیگه شارژ شدم .واقعا ممنون از لطف بی دریغ شما برای آموزش بیشتر بچه ها
سلام و وقت بخیر
خدا رو شکر که انرژی گرفتین
مطمئناً با تلاشهایی که میکینید، موفق میشین
همینطور پر انرژی ادامه بدین
هدف + تلاش + استمرار
وسوالی که از خدمت شما داشتم.این هستش که آیا درقسمت پله اول برای من که میخام تازه شروع کنم باید به همین روال باشه یانه کسی اگه تازه کاره ولی در قسمتهای دیگه عملکرد نسبتا خوبی داشته باشه مثل در قسمت نحوی تهیه صورتهای مالی خوب باشه کارش .باز هم باید قسمتهای قبلی را درمحل کار بگذرونه ؟
بهتر اینه که پله پله جلو برید، چون هر مقطع تجربه های با ارزشی به شما اضافه میکنه
و دیدتون رو در کارهای حرفه ای تر عمیق تر میکنه.
در واقع باید صبورانه فنداسیون دانشی و تجربیات خودتون رو مستحکم بنا کنید
تا در مواجه با مشکلات سطوح بالاتر، توانایی حل مسئله رو داشته باشین
موفق باشین
سلام ممنون بابت مطلب خیلی خوب بود
و یک سوال بنظرتون با کار آموزی شروع کردن برا ی من دانشجو ترم 6 خوب هست
ضمن اینکه دوره های آموزشی رو دارم طی میکنم و نرم افزار سپیدار رو دوره آن را طی میکنم .و کلاس اکسل پیشرفته رو میرم و از مطالب مرتبط با رشتم در نت جستجو میکنم و نرم افزار هلو هم کار کردم
ممنون میشم بگید ضمن اینکه انشا الله برای ارشد هم میخونم و بین کارآموزی و ارشد موندم گرچه علاقه بیشترم به سمت ارشد هست اما ممنون میشم از این باب راهنمایی کنید .
سلام و وقت بخیر
بطور کلی مسیر یک دانشجوی حسابداری به صورت زیر تعریف میشه
یادگیری تئوری >> یادگیری نکات عملی + شروع کارآموزی >> کسب مهارت اکسل + نرم افزار یکپارچه حسابداری >> و …
پیشنهاد میکنم هدف گذاری کنید. اگر هدف قبولی کارشناسی ارشد هست؛ خود این مورد تلاش و زمان قابل توجهی رو میطلبه
و باید نسبت به سایر اهداف تون در اولویت بالاتری قرار بگیره
یک نکته بسیار مهم هست که باید توجه کنید. هدف از ادامه تحصیل تون چی هست؟
اگر قصد طی کردن مراحل تحصیلات تکمیلی رو دارید تا نهایتاً به یک استاد دانشگاه یا مدرس آکادمیک تبدیل بشید،
هدف ارزشمندی هست. اما اگر قصدتون رشد بیشتر در موقعیتهای آتی شغل تون هست، مسیرهای دیگری هم هست که میتونه براتون جذاب تر باشه
مهم این هست که شما روحیه آموزش دیدن و سرمایه گذاری آموزشی رو سرلوحه کارتون قرار دادید. این عالی هست.
در صورت تمایل میتونید با شماره موجود در صفحه تماس با ما، ارتباط بگیرید. در حد تجربه ام راهنمایی خواهم کرد.
موفق باشید
سلام متشکرم از لطفتون بله حتما ببخشید
شما آیا مشاوره ارشد هم میگید؟؟
ببخشید سوالاتم خیلی زیاد شد
سلام و وقت بخیر
خیر صرفاً مشاوره در زمینه پیشرفت تخصصی و کاری رشته حسابداری در خدمت تون هستیم
موفق باشید
سلام ببخشید من برای چندین سوالمبه تلگرام پیام دادم نمیدونم پاسخ میدید یا خیر
ممنون میشم پاسخ بدید
سلام مجدد
برای پاسخگویی سریع لطفاً به شماره موبایل سایت پیامک بدید
سریع پاسخ خواهم داد