مطالبات تجاری یکی از مهمترین داراییهای جاری است که، به دنبال بکارگیری استراتژی فروش نسیه (به عنوان بخشی از برنامههای سنتی بازاریابی) توسط اکثر کسب و کارها شکل میگیرد. با وجود اینکه، بکارگیری این استراتژی مرسوم بوده و جزء جدا نشدنی اکثر کسب و کارها محسوب میشود، اما اجرای مدیریت نشده آن، از نظر مالی آثاری را به دنبال دارد که رد پای آن در صورتهای مالی به جا خواهد ماند. به عبارت دیگر با اجرای ناصحیح آن صورتهای مالی همچون یک تب سنج، حال بد شرکت را نشان میدهند. لذا ما در این مقاله قصد داریم تا سناریویی از لحظه وقوع این استراتژی تا لحظه به خطر افتادن سلامت مالی یک شرکت را به تصویر بکشیم تا شما به عنوان یک حسابدار خبره با چگونگی آن آشنا شوید، و نهایتاً در راستای جلوگیری از وقوع آن هشدارهای لازم را به مدیران خود بدهید. پس تا پایان، این مقاله را دنبال کنید.
دریافتنیها یا مطالبات کوتاه مدت
مطالبات یکی از داراییهای جاری است که، ادعای فروشندگان کالا یا ارائه دهندگان خدمات را نسبت به دریافت وجه نقد از مشتریان نشان میدهد. این دارایی به دو دسته کلی تقسیم میشود:
- حسابها و اسناد دریافتنی تجاری: این مطالبات مرتبط با فروش کالا یا ارائه خدمات بوده، و از عملیات اصلی شرکت نشأت میگیرد.
-
سایر حسابها و اسناد دریافتنی: این مطالبات مرتبط با عملیات غیر تجاری (به غیر از عملیات اصلی) شرکت بوده، و از رویدادهایی همچون اعطای وام، مساعده به کارکنان، فروش نسیه داراییهای ثابت، و … نشأت میگیرد.
- نکته: آن قسمت از مطالبات که غیر جاری هستند، در زمان تهیه صورت وضعیت مالی (ترازنامه) باید از طبقه جاری به غیر جاری، قبل از داراییهای ثابت مشهود منتقل شوند. به این عمل تغییر طبقه بندی گفته میشود. تغییر طبقه بندی در برآورد جریانهای نقدی آتی و تهیه بودجه نقدی نقش بسیار کلیدی دارد.
فلسفه وجودی مطالبات
با وجود اینکه امروزه با ظهور کسب و کارهای پلتفرمی و مبتنی بر اینترنت بسیار رواج پیدا کرده است و درآمدها در لحظه شناسایی، ورود نقدینگی را به همراه دارند، اما در کسب و کارهای بازرگانی و تولیدی، محدودیتهایی وجود دارد که نمی توان تمام درآمدها را به صورت نقد رقم زد. به عنوان مثال:
-
عدم تمایل یا عدم توانایی مشتری به پرداخت نقدی: معمولاً وقتی شرکت درآمد خود را از طریق مشتریان حقوقی ایجاد میکند، به دلیل اینکه خرید مشتری تابعی از میزان فروش و نقدینگی آن است، طبیعتاً ممکن است تمایل یا توانایی پرداخت نقدی را نداشته باشد.
-
جذب مشتری بیشتر: با توجه به توضیحات فوق شرکتِ فروشنده، باید با این نوع از مشتری خود کنار بیاید، تا بازار را برای کسب درآمد خود از دست ندهد. لذا با رقم زدن فروش اعتباری (نسیه)، شرایط را برای جذب مشتری بیشتر فراهم میکند و به تبع آن برای خود یک دارایی جاری تحت عنوان مطالبات تجاری ایجاد میکند.
-
گردش بیشتر کالا: یکی دیگر از دلایل فروش اعتباری و تن دادن به ایجاد مطالبات، دردسرهای وصول مطالبات، سوخت شدن احتمالی آنها و … جلوگیری از فساد کالا، از مُد افتادن و کاهش هزینههای نگهداری (بیمه و انبارداری کالا) است. چنانچه نوع کالا طوری باشد، که چنین ریسکی بر آن مترتب نباشد، ممکن است حجم فروشهای اعتباری به طور قابل توجهی کاهش یابد.
-
مدیریت منابع انسانی: در رابطه با مطالبات غیر تجاری، مواردی همچون مساعده و وام کارکنان به عنوان بخشی از ابزارهای مدیریت منابع انسانی (HRM)، جهت حفظ روحیه کارکنان، جلب اعتماد آنها، افزایش بهرهوری، و … بسیار ضروری خواهد بود.
حال که با دلایل ایجاد مطالبات آشنا شدیم، قصد داریم که در ادامه آثار سوء مدیریت مطالبات تجاری را بر ارقام صورتهای مالی بررسی کنیم.
آثار افزایش فروش نسیه مدیریت نشده بر صورتهای مالی
با عنایت به دلایل ایجاد مطالبات، ممکن است مدیریت واحد تجاری برای افزایش سودآوری و یا جلوگیری از تبعات کاهش فروش، فساد کالا، و … اختیارات زیادی را به کارشناسان فروش خود دهد. به طوری که بدون هیچ آئین نامه مکتوبی، امکان ایجاد فروشهای اعتباری با مدت زمانهای خارج از عرف کسب و کار برای کارشناسان فروش فراهم باشد.
تحلیل آثار بر صورت سود
این موضوع قطعاً باعث افزایش درآمد و سود حسابداری خواهد شد. اما اگر زمان وصول مطالبات این فروشها مدیریت نشود، و جریان نقد مرتبط با آن به موقع وارد شرکت نشود، آنچه در صورت سود به نمایش گذاشته میشود، سودی است که باید مالیات 25 درصدی آن (پس از کسر معافیتها) طبق ماده 105 قانون مالیاتهای مستقیم پرداخت شود. هر چند پرداخت مالیات معمولاً تا 14 ماه پس از سال مالی اتفاق میافتد اما ممکن است مطالبات مزبور هیچ گاه وصول نشود، و شرکت نتواند با ثبت هزینه مطالبات مشکوک الوصول یا سوخت شده (که عمدتاً در دنیای عمل مورد قبول ممیزان مالیاتی نیست، مگر با احراز شرایط بند 11 ماده 148 ق.م.م) به موقع افزایش فروش و سودآوری و مالیات مزبور را جبران کند. به عبارت دیگر شرکت با فروش نسیه مالیات بیشتری میدهد اما بعداً که مطالبات همان فروشها سوخت میشود، با هزینه آن قادر نیست مالیاتهای بعدی خود را کاهش بدهد. چرا که بعضاً (یا شاید معمولاً) هزینه مطالبات سوخت شده، غیر قابل قبول تلقی میشود. لذا فروشی که اتفاق افتاده است علاوه بر اینکه جریان نقد آن کاملاً سوخت شده است، معادل مالیات سود آن نیز ضرر ایجاد کرده است. این مالیات پرداختی که امکان بازگشت آن نادر است، یک ضرر پنهان است که در صورتهای مالی دیده نمیشود.
این مشکل وقتی دو چندان میشود که، کمیسیون فروش کارشناسان بر مبنای حجم فروش باشد. یعنی بابت فروشهایی که تماماً به ضرر شرکت تمام شده است، هزینه کمیسیون نیز پرداخت شده باشد. لذا مدل پرداخت کمیسیون فروش را نباید صرفاً به حجم فروش کارشناسان معطوف کرد. مواردی همچون وصول، و بازه وصول مطالبات فروشها نیز باید در محاسبات کمیسیون و پرداخت آنها مد نظر قرار گیرد. حال که با آثار سود و زیانی مطالبات مدیریت نشده آشنا شدیم، در ادامه به آثار آن بر صورت وضعیت مالی میپردازیم.
تحلیل آثار بر صورت وضعیت مالی
با افزایش مطالبات تجاری در عنصر حسابها و اسناد دریافتنی تجاری و عدم وصول به موقع آن مشکل دیگری پیش خواهد آمد. اگر شرکت نقدینگی کافی در حساب بانکی خود نداشته باشد، برای پرداخت هزینههای حقوق، اجاره، و … و همچنین تسویه بدهیهایی همچون حسابهای پرداختنی تجاری که برای خرید نسیه کالاهای خود متحمل شده است، با مشکل مواجه خواهد شد. این مشکل نیز وقتی دو چندان میشود که به دلیل سوء مدیریت مطالبات و زمان وصول آنها، شرکت مجبور باشد بدهیهای خود را قبل از وصول مطالبات اش پرداخت کند. به عنوان مثال: ضعف در مدیریت، موجب شود مطالبات 2 ماه یکبار وصول شود اما تسویه بدهیها به طور میانگین 45، 30، یا حتی 15 روزه تسویه شود. به این ناقرینگی، عدم توازن جریانهای نقد گفته میشود، که مدیریت به آن بی توجه بوده است.
در چنین شرایطی است که شرکتها به دلیل اینکه نتوانستهاند از محل عملیات اصلی خود، گلیم خود را از آب بیرون بکشند، به منابع مالی خارجی نیازمند خواهند شد. اینجاست که اگر تأمین مالی از طریق اخذ وام صورت گیرد، و مشکلات مدیریت مطالبات تجاری همواره پابرجا باشد، میتوان گفت که به زودی با تحمیل بهرهها و جرایم دیرکرد اقساط ورشکستگی یکی از گزینههای مورد انتظار این نوع شرکتها خواهد بود.
مثالهایی که آورده شد، صرفاً بخشی از نتایج سوء مدیریت مطالبات تجاری بود. لذا میبایست برای داشتن یک زیرساخت عالی و بدون نقص که قابلیت جلوگیری از تبعات مزبور را داشته باشد، بهایی پرداخت. بهایی که به یک سیستم ساز حرفهای پرداخت میشود تا این نکات را پی ریزی کند، در برابر تبعات عدم وجود زیرساختها بسیار ناچیز است.
نتیجهگیری
** با تمرکز بر مدیریت صحیح مطالبات،
مشکلات مالیاتی، و نقدینگی را کاهش خواهید داد. **
منتظر مقاله مدیریت صحیح مطالبات باشید.
شما میتوانید سوالات و نظرات خود را در مورد این مقاله،
در زیر همین صفحه مطرح کنید.
منبع: حسابیست
به قلم: امین رضا زارع
منتظر مقالات بعدی حسابیست باشید.
این حمایت شماست که،
لینک این مقاله را از طریق دکمههای زیر با دوستانتان به اشتراک بگذارید (:
چه مقدار این مطلب برایتان مفید بود؟
برای رأی دادن همه ستارهها رو رنگی کنید (:
میانگین آرا: 5 / 5. تعداد آرا: 8
شما هنوز رأی ندادهاید!
6 thoughts on “آثار مدیریت بد مطالبات تجاری بر صورتهای مالی”
ممنون از توضیحات جامع و کاربردیتون
با سلام
خواهش میکنم (:
خوشحالم که خوشتون اومده
سلام
ممنون که ابعاد بی توجهی به مدیریت نقدینگی را باز کردین و هشدار های لازم را در این زمینه اعلام کردین
آقای بیگ رضایی عزیز
سلام
خواهش میکنم (:
موفق باشید
ممنون بابت اطلاعات عالیتون
درود بر شما
موفق باشید