حسابداری صنعتی یا بهای تمام شده؟ کدام درست است؟
حسابداری بها یا بهای تمام شده معادل عبارت Cost Accounting است. معمولاً ترجمه رایج این عبارت در ایران، حسابداری صنعتی است، که به تفصیل در مقاله ضربان Cost در مورد آن بحث کردهایم. پیشنهاد میکنم که این مقاله را حتما مطالعه کنید.
اما در این مقاله قصد دارم، به یک آشنایی عمیق و کاربردی از حسابداری بهای تمام شده بپردازم، تا مبنایی برای آموزشهای پیشرفته سایت حسابیست در همین زمینه قرار گیرد. پس تا پایان، این مقاله را دنبال کنید.
حسابداری صنعتی چیست؟
حسابداری صنعتی یا بهای تمام شده، یک سیستم است، که هدف اصلی آن تعیین بهای تمام شده یک موضوع مشخص است.
در تعریف فوق، به 3 واژه کلیدی اشاره شده است:
- اولین آن، سیستم است. این واژه به چگونگی دستیابی به هدف حسابداری صنعتی میپردازد.
- دومین آن، تعیین بهای تمام شده است، که اصطلاحاً به آن بهایابی یا Costing گفته میشود.
- سومین آن، واژه موضوع مشخص است، که اصطلاحاً به آن موضوع بها یا Cost Object گفته میشود.
موضوع بها
موضوع بها یکی از مهمترین مفاهیمی است، که باید در بهایابی مد نظر قرار گیرد. از موضوعات بها میتوان به بخشها یا مراکز تولید، مراحل یا ایستگاهها تولیدی هر بخش، محصول یا محصولات تولیدی، سفارش مشتری، خدمت و … اشاره کرد. وقتی موضوع بها کلی باشد، بهایابی کار چندان پیچیدهای نیست.
به عنوان مثال: وقتی هدف ما، تعیین بهای تمام شده یک بخش باشد، کافی است که بهای کلیه عناصر بهای تمام شده (مخارج تولید) آن بخش را تجمیع کنیم و طی گزارشی بهای تمام شده آن ارائه شود. با عناصر بهای تمام شده در ادامه مقاله آشنا خواهیم شد.
معمولترین موضوع بها، محصول است. یعنی سیستم بهای تمام شده باید قادر باشد بهای محصول را تعیین کند. برای بهایابی این موضوع بهایابی، کار کمی پیچیده تر میشود. چرا که به اطلاعات جزئیتری برای بهایابی احتیاج خواهیم داشت. در ادامه بعد از تشریح عناصر بهای تمام شده، بحث محصول را به عنوان موضوع بها از سر خواهیم گرفت.
فرمول بهای تمام شده
فرمول بهای تمام شده از 3 عنصر مواد، دستمزد، و سربار تشکیل شده است، که در ادامه به تشریح هر یک از این عناصر میپردازیم.
عنصر اول بهای تمام شده: مواد اولیه
خرید و مصرف مواد اولیه برای تولید یک محصول ضروری بوده و در بهایابی آن باید بخشی از بهای تمام شده را به خود اختصاص دهد. لذا میبایست مصرف مواد را برای یک محصول ردیابی نمود و به عنوان اولین عنصر بهای تمام شده، در بهایابی آن لحاظ کرد. برخی موضوعات بهایابی مثل خدمات، این عنصر را در بهایابی خود نخواهند داشت.
برای ردیابی اینکه، محصول چه مبلغ مواد اولیه مصرف کرده است، از 3 نوع سند استفاده میشود:
- فهرست استاندارد مواد یا اصطلاحاً Bill Of Material = BOM، و
- حواله یا خروج انبار مواد اولیه، و
- فرمهای کنترل مصرف مواد اولیه پای کار
با این اسناد در قسمتهای بعدی این مقاله آشنا خواهید شد.
به مواد اولیهای که با کمک اسناد فوق، به موضوع بهایابی (در مثال ما محصول)، با سهولت و صرفه اقتصادی مستقیماً ردیابی میشوند، مواد مستقیم گفته میشود. آن دسته از مواد که، قابلیت ردیابی مصرف آنها در یک محصول به سهولت قابل تعیین نباشد، باید بهای آنها به طور غیرمستقیم به موضوع بهایابی تسهیم شود. به این نوع از مواد اولیه، مواد غیرمستقیم گفته میشود.
هر چه در بهایابی از ردیابی استفاده کنیم، بهایابی دقیق تر اما دشوارتر خواهد شد. لذا در بالا عبارت سهولت و صرفه اقتصادی اشاره کردیم تا معیاری برای انجام یا عدم انجام ردیابی قرار گیرد. معمولاً مواد اولیهای که 2 ویژگی اصلی زیر را داشته باشد باید بهای آنها را به موضوع بهایابی ردیابی نمود تا دقت بهای تمام شده حفظ شود:
- ارزش ریالی بالایی داشته باشد: وقتی مواد دارای ارزش ريالی بالای باشد، یعنی بهای مصرف آن، از جمله محرکهای اصلی بهای تمام شده خواهد بود. لذا برای دقت بیشتر میبایست، از ردیابی مستقیم استفاده نمود.
- مصرف آن قابلیت سهولت اندازهگیری را داشته باشد: به عنوان مثال، گازهای مصرفی در آزمایشهای پزشکی قابلیت اندازهگیری در هر آزمایش را ندارند.
- نکته: تخصیص بهای مواد مستقیم، از طریق ردیابی، و تخصیص بهای مواد غیرمستقیم از طریق تسهیم صورت میگیرد.
عنصر دوم بهای تمام شده: دستمزد
منظور از دستمزد کلیه حقوق و مزایای نیروی انسانی است، که برای تولید یک محصول یا ارائه یک خدمت به واحد تجاری تحمیل میشود. ممکن است در محصولی که تولید آن به طور کاملاً مکانیزه صورت میگیرد، نقش نیروی انسانی و دستمزد آن کم رنگ شود، اما حذف کامل آن معمولاً بعید است.
پس میتوان گفت در شرایط عادی، بدون این عنصر، هیچ تولیدی صورت نمیگیرد و باید به عنوان دومین عنصر بهای تمام شده همواره در بهایابی مد نظر قرار گیرد. به همین منظور، در گام اول باید میزان کار انجام شده کارکنان بر روی محصول را ردیابی نمود. و در گام بعدی، دستمزد ایشان را به موضوع بهایابی اختصاص داد.
برای ردیابی اینکه، برای محصول چه میزان کار نیروی انسانی صرف شده است، از اسناد زیر استفاده میشود.
- فرم زمان سنجی یا اصطلاحاً Time Sheet، و
- فرم کار انجام شده روزانه، و یا
- فرم درصد پیشرفت کار
با این اسناد در قسمتهای بعدی این مقاله آشنا خواهید شد.
به دستمزدی که با کمک اسناد فوق، به موضوع بهایابی (در مثال ما محصول)، با سهولت و صرفه اقتصادی مستقیماً ردیابی میشوند، دستمزد مستقیم گفته میشود. آن قسمت از دستمزد، که قابلیت ردیابی آنها در یک محصول به سهولت قابل تعیین نباشد، باید بهای آنها به طور غیرمستقیم به موضوع بهایابی تسهیم شود. به این نوع از دستمزد، دستمزد غیرمستقیم گفته میشود.
معمولاً دستمزدی که ویژگی اصلی زیر را داشته باشد باید بهای آنها را به موضوع بهایابی ردیابی نمود تا دقت بهای تمام شده حفظ شود:
- مربوط به نیروی متخصصی باشد، که مستقیماً در تبدیل مواد اولیه به محصول نقش دارد. به عنوان مثال: دستمزد اپراتور یک دستگاه را میتوان به محصولات تولید شده با آن دستگاه ردیابی نمود. اما دستمزد سرپرست کارخانه که بروی محصولات مختلف نظارت دارد، قابل ردیابی به یک محصول نیست، و باید از روش تسهیم برای آن استفاده نمود.
عنصر سوم بهای تمام شده: سربار
هرگونه مخارجی به جز مواد و دستمزد مستقیم، سربار ساخت محسوب میشود. به عنوان مثال: اجاره، بیمه، آب، برق، گاز، تلفن، اینترنت، استهلاک دستگاهها و ماشین آلات، حقوق سرپرست کارخانه، حقوق نگهبان کارخانه، و … همگی به عنوان سربار دستهبندی خواهند شد. مخارجی که سربار محسوب میشوند، معمولاً به مراکز تولید، قابل ردیابی هستند. اما به محصول، قابلیت ردیابی ندارند. لذا سربار از طریق تسهیم به بهای محصول (و نه مراکز تولید) جذب میشود.
ساختار سیستمی حسابداری صنعتی
منظور از سیستم، چگونگی کارکرد حسابداری صنعتی برای دستیابی به هدف بهایابی است. همانطور که میدانید هر سیستم شامل سه بخش ورودی، پردازش، و خروجی است. ساختار سیستمی حسابداری بهای تمام شده نیز، از این موضوع مستثنی نیست.
در بخش ورودی، دادههای مورد نیاز همچون BOM، میزان مصرف واقعی مواد، ساعات کار انجام شده در هر مرکز و برای هر محصول، و … در دسترس قرار میگیرند، تا در بهایابی موضوع بها استفاده شوند. پس از دسترسی به دادههای ورودی، مرحله پردازش آغاز میشود.
در این مرحله، با کمک بهایابی سفارش کار یا مرحلهای، در کنار یک روش ارزشیابی (واقعی، نرمال، یا استاندارد)، و یک روش جریان بها (شناسایی ویژه، فایفو، یا میانگین)، محاسبه بهای تمام شده موضوع بهایابی انجام میشود؛ و نهایتاً گزارش بهای تولید تهیه و بکار گرفته میشود. در گزارش بهای تولید، نرخ یا فی تمام شده هر واحد محصول بدست میآید که مبنایی برای موارد زیر خواهد بود:
- انتقال نرخ برای صدور رسید انبار تولیدات، کاردکس انبار، و نهایتاً استفاده در اسناد حسابداری مترتب بر آن،
- قیمت گذاری و اعطای تخفیفات مناسب،
- کنترل افزایش عناصر بهای تمام شده جهت حفظ یا رشد سودآوری،
- ارزیابی عملکرد واحد خرید،
- ارزیابی عملکرد کارکنان تولید،
- ارزیابی عملکرد مدیر تولید،
- بهبود برنامه ریزی پس از ارزیابی عملکرد،
- و …
کلام آخر
** حسابداری بهای تمام شده یک سیستم است،
که هدف آن بهایابی یک موضوع است. **
منتظر قسمتهای بعدی این مقاله باشید.
شما میتوانید سوالات و نظرات خود را در مورد این مقاله،
در زیر همین صفحه مطرح کنید.
منبع: حسابیست
به قلم: امین رضا زارع
منتظر مقالات بعدی حسابیست باشید.
این حمایت شماست که،
لینک این مقاله را از طریق دکمههای زیر با دوستانتان به اشتراک بگذارید (:
چه مقدار این مطلب برایتان مفید بود؟
برای رأی دادن همه ستارهها رو رنگی کنید (:
میانگین آرا: 5 / 5. تعداد آرا: 10
شما هنوز رأی ندادهاید!
13 thoughts on “حسابداری صنعتی چیست؟”
سلام استاد دستتون درد نکنه مقاله مفیدی بود ، بنظر میاد که در عمل تعیین بهای تمام شده یکم دشوار باشه، منتظر قسمت های بعدی این موضوع هستیم ، ممنون
سلام و وقت بخیر
خواهش میکنم
بله نسبت به حسابداری مالی، پیچیدگیهای خاص خودش رو داره
بله حتماً
ان شا ا… درآینده این مقاله رو ادامه خواهیم داد
موفق باشید
سلام استاد خیلی ممنون بابت این مقاله مفید
سلام و وقت بخیر به شما کاربر فعال حسابیست
خواهش میکنم
بسیار عالی، مرسی از تلخیص و جمع بندی پایه ای مطلب
سلام و وقت بخیر
ممنون از شما
موفق باشید
بسیار عالی
استاد ممنون میشم در خصوص مباحث بهای تمام شده مطالب بیشتری بذارید
سلام آقای بیگ رضایی عزیز
بله حتماً
حدود 3 تا 4 مقاله دیگه در برنامه دارم که بگذارم
موفق باشید
سلام استاد
ممنون
سلام استاد عالی ممنون میشم بیشتر در مورد حسابداری صنعتی مقاله تالیف بفرمایید
سلام و درود
بله حتماً آموزشهای متنوع هستیم
آسیاب به نوبت (:
درود بر شما استاد گرانقدر
سلام و وقت بخیر
زنده باشید
درود بر شما